عکس نوشته خدای من
با عکس نوشته خدای من همراه ویکی ناب باشید.
خدای من
من همانم که گاه خندانم، و گاهی گریان
گاه شکرگزارم، و گاهی در حال گله کردن
گاه بنده توام، و گاهی بنده خویش
خدای همیشگی ام
من مبتلا به گاه و بی گاههای همواره ام
بیماری که همیشه به نسخه طبیب خویش عمل نمی کند
اسیر خویشتنم
نجاتم ده که تنها تویی نجات دهنده ی بی منت و غنی
خدای من
بابت هدیه ای که هر روز
با عشقت به من می دهی
سپاسگزارم
هدیه ای که نامش زندگیست
خدای من
در هر ثانیه ای که میگذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب، دم و بازدم، دیدن، شنیدن و…
نعمات بیشماری که از شمردن آن ناتوانم
و من چقدر بی تفاوت میگذرم
و مدام از نداشته هایم پیش تو گله و شکایت میکنم
خدایا برای ناشکری ها و کم طاقتی هایم
برای فراموشکاری ها و بی توجهی هایم
مرا ببخش
خدای من
برای ابراز عشقم به تو
هیچ چیز را قابل نیافتم
ولی ساده می گویم که
دوستت دارم
خدای من
تو را سپاس كه پرده سياه شب را به نور صبح شكافتى
و ما را از روشنى روز بهره مند ساختى خدای خوب من
خدای من
تنها کوچه ای که بن بست نيست
کوچه ياد توست
خدای من
گیرم که بر آتش عذاب تو صبوری کنم
چگونه بر دوری تو صبر توانم کرد
چگونه در آتش دوزخ آرام گیرم
با این امیدواری که به عفو و رحمت
بی انتهایت دارم
ببخش هر جرم و گناهی که کرده ام
و هر کار زشتی که پنهان داشته ام
خدای عشق و زیبایی
خدای خوبم، محبوبم، دوستت دارم
چه لذتبخش است گذر نسیم یاد تو بردلها
و چه زیباست پرواز پرنده خاطره تو بر قلبها
و چه شیرین است پیمودن اندیشه در جاده
غیب ها بسوی تو
با خودت تکرار کن
امروز ساحل دلم را به خدای مهربان
می سپارم و می دانم زیباترین قایق
را برایم هدیه میکند. او همواره بر من
آگاه و بیناست
عکس نوشته خدای من
خدای من
تو خود گفتی که
در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا
به عهد خود وفا کن
خدای من
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
وفادار دیدم و بي وفایي نمودم
گرم دیدم و در سرد ترین
لحظات به سراغت آمدم
تو مرا چه دیدی که همچنان
بخشنده و مشتاق بندهات ماندی؟
خدای خوبم
قسم به لحظه ای که دلم را میشکنند
و جز تو مرهمی نیست
قسم به لحظه ای که مرا می فروشند
و جز تو خریداری نیست
قسم به لحظه ای که تنهایم میگذارند
و جز تو همراهی نیست
قسم به لحظه ای که دوستم ندارند
و عاشقی جز تو نیست
من دوستت دارم
خدای من
از بدی کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی
تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست
معنایش این نیست که تنهایم
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم
و خودت با تو تنهایی معنا ندارد
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم
خدای من
خواندمت پاسخم گفتی
از تو خواستم عطایم کردی
به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی
به تو تکیه کردم نجاتم دادی
به تو پناه آوردم کفایتم کردی
چقدر با تو بودن را دوست دارم
عکس نوشته خدای من
خدای من
ممنون بخاطر خبرهای خوبت
عاشقت هستم
من متوقف نمیشم
چون دستانم در دست توست
خدای من
نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم
در هیاهوی بازار در خستگی هنگام نماز
در وسوسه های نفس ام نمیدانم اما
گاهی تو را گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان
مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است
بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند
به کودکی ام بنگر
هر چند خودم تو را گم میکنم اما
تو پیدایم کن
خدای من
حکمت قدمهایی را که برایم بر میداری آشکار کن
تا درهایی که به رویم میگشایی ندانسته نبندم
و در هایی که به رویم میبندی به اصرار نگشایم
خدای عزیزم
اگر امروز امیدم را از دست دادم
لطفا به من یاداوری کن که
برنامه های تو برای من
از ارزوهای خودم برتر است
خدای من به امید تو
???????