عکس نوشته غربت
با سری جدید عکس نوشته های غمگین با عنوان عکس نوشته و متن غربت همراه ویکی ناب باشید.
آن روزها غربت نبود و غم میانِ دو انگشت جای میگرفت
آرام آرام غم بزرگ شد و غربت پا گرفت
متن غربت
غربت کسی نباش که تو را وطن دیده است
غربت آن نیست که مردم نشناسند تو را
غربت آن است که یاران ببرندت از یاد
و عشقِ تو به من آموخت
غمِ غُربت، دو چندان میشود شب ها
از لحاظ روحی نیاز دارم که دچار غم غربت بشم
نه مرا طاقتِ غربت، نه تو را خاطرِ قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
غربت یعنی همین که هیچکدام
از خیابان های این شهرِ لعنتی
مرا به آغوشِ تو نمی رساند
غربت این نیست که تو شهر یا کشورت خودت نباشی
یه سریا حتی تو خونه یا شهر خودشونم غریبن
مرا از قلبت به سرزمینِ فراموشی تبعید نکن
باور کن من در غُربت دوام نمی آورم
پناه غربت غمناك دست هايى باش
كه دردناك ترين ساقه هاى تنهايىست
در این غربت قریب عطر تو را از کدام طوفان باید خواست
غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست
پروفایل دوری
غیر از خودمان به هر سمتی كه دویدیم
غربت بود
وقتی ازم دوری دنیام جهنمه حس میکنم هوا کمه
هر جا برم دورم هرجا بری دوری غربت تمومه عالمه
وقتی ازت دورم قلبم نمیزنه این حاله هر شبِ منه
تو وطن منی، و من وقتی ازت دورم حس غربت دارم
تو با خداحافظیها تمام نمیشوی
تویی که به من آموختی عشق
دوام آوردن در غربتِ فاصله هاست
غربت یعنی؛ شهرِ چشمانت مِه گرفته است قلبِ مرا
غربت، به دور ماندن از خانه و دوستان ربطی ندارد
همین که به خودت رها می شوی و حتی نزدیکترین
آدمها معنی حرف و حرکاتت را نمیفهمند، در غربتی
عزیزان از غم و درد جدایی
به چشمانم نمانده روشنایی
به درد غربت و هجرم گرفتار
نه یار و همدمی نه آشنایی
غربت آن نیست که ندانند کجایی و بگیرند سراغت
غربت آن است که بدانند کجایی و نگیرند سراغت
تو را در غربت کدام کوچه گم کرده ام؟
که اینچنین آواره ی کوچه های بی کسی
با هر قدمی که برمیدارم
به تو نمی رسم دورتر می شوم