عکس نوشته نظامی
با سری جدید عکس نوشته های بزرگان با عنوان عکس نوشته و شعر نظامی همراه ویکی ناب باشید.
شعر نظامی گنجوی
چون به ترازوی عشق
هر دو برابر شُدیم
مِهر تو کم میشود
عشق من اَفزون چراست؟
عاشق شدهام بر تو تدبیر چه فرمایی؟
از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟
از آن چرخه که گرداند زن پیر
قیاس چرخ گردنده همان گیر
جانا به جان تو که نیْاَم بی نشان تو
روزم چو زلف توست دلم چون دهان تو
من با تواَم، آنچه مانده برجای
کفشیست برون فتاده از پای
چون نیست مرا بَرِ تو راهی
زین پس من و گوشه ای و آهی
اگر هر مویِ من گردد زبانی
شود هر یک ترا تسبیح خوانی
ای راحتِ جانِ من
کجایی؟
تا جان و دلم باشد؛ من جان و دلت جویم
یا من به کنار افتم؛ یا تو به کنار آیی
تا چند باشی دردِ من؟
درمانِ من شو ساعتی
عکس نوشته ناامیدی
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
در چارهسازی به خود در مبند
که بسیار تلخی بود سودمند
نفس به کز امید یاری دهد
که ایزد خود امیدواری دهد
خمیده پشت از آن دارند پیرانِ جهاندیده
که اندر خاک می جویند ایام جوانی را
شعبده بازی که در این پرده هست
بر سرت این پرده به بازی نبست
منم عاشق مرت غم سازگار است
تو معشوقی ترا با غم چه کار است
چو دانستی که معبودی ترا هست
بدار از جستجوی چون و چه دست
زهر شمعی که جوئی روشنائی
به وحدانیتش یابی گوائی
گه از خاکی چو گل رنگی برآرد
گه از آبی چو ما نقشی نگارد
عکس نوشته در مورد خدا
درونم را به نور خود برافروز
زبانم را ثنای خود در آموز
به داودی دلم را تازه گردان
زبورم را بلند آوازه گردان
چو ما با ضعف خود دربند آنیم
که بگزاریم خدمت تا توانیم
تو با چندان عنایتها که داری
ضعیفان را کجا ضایع گذاری
بدین امیدهای شاخ در شاخ
کرم های تو ما را کرد گستاخ
و گرنه ما کدامین خاک باشیم
که از دیوار تو رنگی تراشیم
چو در نیم شب سر برارم زخواب
تو را خوانم وریزم از دیده آب
وگر بامدادست راهم به توست
همه روز تا شب پناهم به توست
من در قدم تو میشوم پست
تو در کمر که میزنی دست
بسیار زیبا بود👌👌👌